کد مطلب:5851 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

پیامبر و شکستن سوگند
بخاری [1] از ابوقلابه و او از زهدم نقل كرده كه گفت:

وقتی ابوموسی، سخاوتمندترین مردم این محله از «جَرم» آمده بود و ما در كنارش نشسته بودیم و او مشغول خوردن مرغ بود، و یك نفر در میان ما نشسته بود، او را دعوت به غذا خوردن كرد. گفت: من دیده بودم آن را كه یك چیز كثیفی خورده بود. گفت: بیا من خودم پیامبر را یافتم كه آن را می خورد. گفت: من سوگند یاد كرده ام كه این را نخورم.

گفت: بیا راجع به سوگندت نیز، برای تو مطلبی را بگویم. ما گروهی از اشعری ها نزد پیامبر آمدیم و به او گفتیم به ما كمكی كن. نپذیرفت. باز درخواست كردیم، پس او سوگند یاد كرد كه ما را یاری نكند. چیزی نگذشت كه شترهایی را برایش آوردند. دستور داد پنج شتر ماده را به ما بدهند وقتی شترها را گرفتیم گفتیم: پیامبر را نسبت به سوگندش یادآور نشدیم، دیگر حتماً پس از این هرگز رستگار نخواهیم شد. من نزد او آمدم و گفتم: یا رسول الله! تو قسم خوردی كه به ما چیزی ندهی و اكنون دادی. فرمود: آری! ولی اگر من بر امری قسم بخورم و در مقابلش مطلب بهتری باشد، به آن كار دست می زنم (و قسمم را می شكنم).

بنگر به این پیامبری كه خداوند او را فرستاده تا به مردم بیاموزد كه سوگندها را نگه بدارند و اگر آن را شكستند حتماً كفاره بدهند، ولی به خودش به آنچه دستور می دهد عمل نمی كند.

خداوند می فرماید: «لا یُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فی أَیْمانِكُمْ وَلكِنْ یُؤاخِذْكُمْ بِما عَقَدْتُمُ الاَیْمانَ فَكَفَّارَتُهُ اِطْعامُ عَشَرةِ مَساكینَ مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُوْنَ أَهْلیكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْریرُ رَقَبَةٍ، فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ، ذلِكَ كَفَّارَةُ أَیْمانِكُمْ اِذا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوْا أَیْمانَكُمْ، كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آیاتِه لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُوْنَ» [2] ؛ خدا شما را در قسم های بیهوده مؤاخذه نمی كند ولی بر آن قسم هایی كه تأكید دارید، مؤاخذه خواهید شد و كفّاره اش (در صورت شكستن) اطعامِ دَه مستمند است، از غذای متوسطی كه برای خانواده خود تهیّه می كنید، یا پوشاندن آنان، یا یك بنده را آزاد كنید. و هر كس نتوانست پس سه روز را روزه بگیرد. این است كفّاره سوگندهایی كه یاد می كنید. سوگندهای خود را حفظ كنید. خدا آیات خود را برای شما بیان می كند شاید كه شكر كنید.

و می فرماید: «وَ لا تَنْقُضُوا الاَیْمانَ بَعْدَ تَوْكیدِها» [3] ؛ قسم ها را پس از تأكید، نشكنید. ولی این ها هیچ فضل و فضیلتی را برای پیامبر باقی نگذاشتند.


[1] صحيح بخاري، كتاب «المغازي» باب «قدوم الاشعريين و اهل اليمن» ج5، ص121.

[2] مائده (5)، آيه 89.

[3] نحل (16) آيه 91.